Friday, August 28, 2009

جنگل

پشت سر، پشت سر، پشت سر جهنمه!
روبرو، روبرو قتل گاه آدمه!

روح جنگل سیاه با دست شاخه‌هاش داره
روحم رو از من می‌گیره!
تا یه لحظه می‌مونم، چغد‌ها تو گوش هم می‌گن: پلنگ زخمی می میره!
راه رفتن دیگه نیست حجله پوسیدن من،‌جنگله پیره!!

پشت سر،‌پشت سر، پشت سر جهنمه!
روبرو، روبرو قتل گاه آدمه!!

قلب ماه سر به زیر، به دار شاخه‌ها اسیر
غروبشو،‌من می بینم!!

ترس رفتن تو تنم،‌وحشت موندن تو دلم! تاب برگشتن می‌میرم!
هر قدم به هر قدم،‌لحظه به لحظه سایه‌ی دشمن می‌بینم!

پشت سر،‌پشت سر،‌پشت سر جهنمه!
روبرو، روبرو، قتل گاه آدمه!

No comments:

Post a Comment